آب آتشگون

ساقیا یک جرعه ده زان آب آتشگون که من / در میان پختگان عشق او خامم هنوز

آب آتشگون

ساقیا یک جرعه ده زان آب آتشگون که من / در میان پختگان عشق او خامم هنوز

آب آتشگون

اولا نظر شخصی و برداشت خاص خودم است و بد و خوبش پای خودم.
ثانیا هرگز معتقد نیستم که ((این است و جز این نیست)).
ثالثا حرف اکنون من همین است و شاید فردا تصحیح و تکمیلش کردم.
رابعا به همان اندازه که به "وزوزیست"ها گوشم بدهکار نیست ، چشمم در انتظار صاحب‌نظری است که با انتقاد عیبم را به من بنماید ؛ اگر کسی حرف حسابی داشته باشد ولو آن را با دشنام و اهانت هم بیامیزد با سپاس می‎پذیرم. آنچه را گوش نمی‌دهم فحاشی و دروغ و تهمت خالص یکدست است.
دکتر علی شریعتی، اسلام‎شناسی(درس‎های ارشاد)، پاورقی‌درس اول

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
گونه بندی
پیوندهای همیشگی
شنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۰۲ ق.ظ

حکایت همچنان باقی ست...

به حکم سخن "نویسنده کسی است که نتواند ننویسد"؛ از آغازین روزهای دانشجویی در ترم 1 دوره کارشناسی وبلاگ نویسی را شروع کردم؛ فارغ از اینکه آنچه می نویسم چقدر ممکن است در آینده دستخوش تغییر شود. حدو سه سال در بلاگفا نوشتم. دنیای تجارت و کسب و کار، دنیای رقابت است و کسی زنده می ماند که قدرت رقابت با رقبای تازه وارد را داشته باشد. بلاگفا نه تنها چنین قدرتی نداشت؛ بلکه با محدودیت لینک دادن به بیان؛ در جهت تخریب رقیب تازه وارد گام برداشت و همین امر مرا تشویق کرد که از بلاگفا به بیان بیایم. این ایام سالگرد 5 سالگی ورود من به بیان است که البته دو سال اخیر بدون ثبت نوشته گذشت. امروز اقتضائات نویسندگی عوض شده و برداشت من چنین است که بیان خود را با تغییرات امروز هماهنگ نکرده است. حضور پررنگ شبکه های اجتماعی نفس وبلاگ نویسی را بریده است؛ که بنظرم من اصلا امر مطلوبی نیست. شبکه های اجتماعی ابزاری هستند برای جبران بعد مسیر در ارتباطات اجتماعی و بنظر من بستر خوبی برای انتقال محتوا نیستند. از همین رو هیچگاه شبکه های اجتماعی را برای نوشتن مطلوب نمی دانستم و هیچ حرف جدی در آن ها نزدم. با این حال نمی توان کتمان کرد شبکه های اجتماعی زمین بازی را تغییر داده اند؛ درحالی که من هیچ تغییری در بلاگفا و بیان نمی بینم.

چندی است با سرویس جدید وبلاگ نویسی آشنا شدم بنام ویرگول. تلاش داشته از مزیت های شبکه های اجتماعی مانند دنبال کردن مخاطب و... استفاده کند. ویژگی دیگر آن اینکه (حداقل امروز در گام های نخست) محتوای سیاسی در آن غالب نیست (که زده شدن از سیاست نیز شاید از دیگر تحولات چند سال اخیر ایران باشد). بنظر من ویرگول می تواند بستر مناسبی باشد که در دنیای غلبه شبکه های اجتماعی همچون توییتر، همچنان پرچم وبلاگ نویسی را بلند نگه دارد. از این رو با همه احترامی که برای سرویس بیان قائل هستم؛ این وبلاگ دیگر بروز نخواهد شد. اگر عزمی برای نوشتن باشد؛ ان شاالله این قلم در ویرگول سرریز خواهد کرد.

*آیا مطلب وبلاگی که شاید بیش از چند نفر آن را نخوانند؛ مهم است؟ این سوالی است که هر فرد باید به خودش جواب دهد. با این حال من به این سوال جواب بله می دهم. نفس نگارش در بعضی اوقات مهم است؛ حتی اگر هیچ مخاطبی نداشته باشد.

**سیاست قطعا بر زندگی ما تاثیر دارد. از این رو همه ی ما به سیاست فکر می کنیم و تغییرات مطلوب آن را در ذهن داریم. اما از آنجا که نمی توانیم تاثیری بر آن داشته باشیم و تجربه ی گذشته نشان داده تلاش برای تاثیرگذاری بر آن عبث بوده؛ از آن زده شده ایم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۹ ، ۰۰:۰۲
حمیدرضا
جمعه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۱:۲۶ ق.ظ

پایان یک آغاز یا آغاز یک پایان؟

رییس جمهور آمریکا اعلام کرد که کشورش از برجام خارج می‏شود و تصمیم دارد در یک بازه ‏ی 180 روزه تمام تحریم های لغو شده با برجام را بازگردانده و تحریم های جدید را علیه جمهوری اسلامی اعمال نماید. برمبنای متن منتشر شده توسط کاخ سفید، ایالات متحده آمریکا خواهان امتیازات بیشتری است که از آن جمله می توان به تغییر رفتار جمهوری اسلامی در حوزه هایی همچون حقوق بشر، عدم تجهیز گروه های مسلحی همچون انصارالله و حزب الله و حماس، تجدیدنظر در سیاست های دفاعی در توسعه موشک های دوربرد و... اشاره کرد. در اینجا می توان دو سوال پرسید: اول اینکه آیا چنین اتفاقی قابل پیش بینی بود؟ دوم اینکه چه سرانجامی برای روند امور می توان متصور بود؟

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۱:۲۶
حمیدرضا
يكشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۷، ۰۱:۰۷ ق.ظ

گفت و گو برای چه؟

"خیلی مهم است که این سخنرانی را همه بشنویم ودرباره آن تامل کنیم؛ از خانم‌های خانه‌دار گرفته تا فعالان اقتصادی بخش خصوصی، نمایندگان مجلس، وزرا، فرماندهان نظامی، امامان جمعه، روسای قوا و شاید مهم‌تر از همه، مقام معظم رهبری. ما باید درباره مسائل‌مان، که البته همه مهم هستند ولی برخی خیلی‌ مهم‌ترند و حل‌وفصل‌شان دارد دیر می‌شود، به صورت جدی گفت‌وگوی ملی را آغاز کنیم و امثال این سخنرانی می‌تواند ضرورت این‌ گفت‌وگو را به ما بشناساند و زمینه آن را فراهم کند."

متن فوق، بخشی از نوشته‎ ای است که دکتر محسن رنانی 24 اسفند ماه در کانال تلگرامی‎ اش در معرفی یک صوت 23 دقیقه ای منتشر کرد. صوت مزبور بخشی از سخنرانی دکتر محمد فاضلی در پایان یک میزگرد بود. پیام دکتر رنانی در تلگرام بیش از 2.3 میلیون بار بازدید شده؛ درحالی که اعضای کانال ایشان به 40 هزار تن نیز نمی رسد. این آمار نشانگر دیده شدن نسبی این صوت است. همینطور که از بند بالا (که بخشی از نوشته دکتر رنانی است) بر می آید؛ صوت بالا در مورد مشکلات جاری کشور (به تعبیری دیگر، بحران های حال حاضر کشور) است و گوینده معتقد است که برای فائق آمدن بر مشکلات مزبور، باید گفت و گوی ملی صورت بگیرد. محمد فاضلی و محسن رنانی اولین کسانی نیستند که حرف از لزوم گفت و گوی ملی برای حل مشکلات (بحران ها) امروز زده اند. بیش از 2 سال است که دکتر مسعود نیلی (که در سالیان اخیر مشاور اقتصادی رییس جمهور هست) نیز گفت و گوی ملی را لازمه حل مشکلات اقتصادی کشور می داند (+ +). در این هنگام معمولا سوالی پیش می آید: گفت و گو برای چه؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۷ ، ۰۱:۰۷
حمیدرضا
جمعه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۶، ۰۱:۱۱ ق.ظ

مسئولیت وضع فعلی کشور بر عهده ی کیست؟

"مسئولیت وضعیت فعلی اقتصادی کشور بر عهده کیست؟" سوالی است که در ذهن بسیاری از ما خاک می خورَد و اگر گمان کنیم فردی می تواند  جواب این سوال را بدهد؛ از پرسش دریغ نداریم. این سوال بسیار از سیاستمداران، پژوهشگران اقتصادی و روحانیون پرسیده می شود. نکته ی جالب اینکه هیچ گروهی حاضر نیست مسئولیت وضعیت فعلی را بپذیرد و همه سعی می کنند دیگران را مقصر وضعیت فعلی اقتصاد کشور نشان دهند. علوه بر این در این میان عده ای برای دیگر دغدغه های خود (دشمنی با برخی سیاستمداران، سازمان روحانیت، دانشکده های اقتصاد و...) نیز ماهی گیری می کنند. اما براستی باید به چه علت، چه کسی را مسئول وضع فعلی اقتصاد کشور بدانیم؟ دانشکده های اقتصاد؟ حوزه های علمیه؟ دولت؟ مجلس؟ مردم؟ یا... . قطعا گفتن این جمله که "همگی مقصریم و باید دست در دست هم، مشکلات را حل کنیم" می تواند برای سخنرانی و بیانیه و... زیبا باشد، اما پاسخی به سوال فوق نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۶ ، ۰۱:۱۱
حمیدرضا
پنجشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۶، ۱۱:۳۵ ق.ظ

تنگه‎ی احد اشتباهی؟

توجه قشر مذهبی به علوم انسانی پدیده ی جدیدی نیست و همواره افرادی از قشر متعهد به مناسک دینی بوده اند که پای به وادی علوم انسانی و اجتماعی بگذارند. عمده ی این افراد از سر علاقه به این وادی کشیده شده اند. به دیگر بیان می توان گفت که دکتر علی شریعتی به همان دلیلی به مطالعه تاریخ و علوم انسانی و اجتماعی روی آورد که محمدعلی فروغی به چنین حیطه ای گام نهاد. علاقه فردی و قریحه ی شخصی محرک ورود این افراد به مطالعه علوم انسانی و اجتماعی بوده و نمی توان اعتقادات و ایدئولوژی های قبل از ورود به مطالعات اجتماعی را در این امر موثر دانست. هر چند شاید آن ایدئولوژی ها و اعتقادات و هزاران مولفه ی دیگر بر مسیر مطالعات و تالیفات و ایده پردازی آن ها موثر بوده ؛ اما هیچ کدام به علوم انسانی نیامدند تا بر حق بودن ایده ی خاصی را به اثبات برسانند (هرچند شاید در عمل به دیدگاه های خود بسیار معتقد بوده باشند). بصورت کلی افراد علاقه مند به تفکر و تامل در علوم انسانی و اجتماعی همواره از سر علاقه و شوق شخصی به این مسیر گام برداشته اند و افراد مذهبی نیز از این امر مستثنا نیستند. اما این امر در برهه های خاصی از تاریخ با یک "تورش" همراه بوده است. این تورش در مطالعه ی علوم انسانی چه بود؟

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۶ ، ۱۱:۳۵
حمیدرضا
شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۶، ۰۷:۴۲ ب.ظ

کیفری زدایی از چک؟

در سال‌های اخیر، حبس‌ زدایی و کاهش مجازات زندان در مباحث حقوقی و سخنان مسوولان قوه‌قضاییه مورد تاکید بسیاری قرار گرفته است. در واقع، مجازات حبس که ناشی از کیفری دانستن جرایم است، برای قوه‌قضائیه مشکلاتی ایجاد کرده و این قوه برای کاهش این مشکلات و کاهش بار زندان‌ها، سیاست کیفر‌زدایی از جرائم را در پیش گرفته است.

برهمین اساس با توجه به اینکه پرونده‌های مرتبط با چک، حجم قابل‌ توجهی از پرونده‌های کیفری را شامل می‌شوند (۱۳۲ هزار پرونده در سال ۹۴)، این موضوع بیش از سایر مسائل مورد نقد کارشناسان حقوقی و قضایی بوده است. این کارشناسان برای تغییر مجازات‌های کیفری چک و جایگزین کردن آن، بر استفاده از تجربه کشورهای دیگر در این موضوع تاکید می‌کنند و اذعان دارند که در بسیاری از نظام‌های حقوقی معتبر دنیا، برای صدور چک بلامحل، مجازات کیفری پیش‌بینی نشده است.

اما سوال اساسی این است که آیا کیفرزدایی از چک برای فرار از مشکلات روزمره قوه‌قضائیه همچون تعداد بالای پرونده‌ها و... به نفع نظام مبادلات و جامعه خواهد بود؟ آیا وجود مجازات کیفری برای صدورچک بلامحل، منفعتی برای جامعه دارد؟ اگر چنین منفعتی هست؛ نسبت این منافع در مقایسه با هزینه‌های وارده چه مقدار است؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۶ ، ۱۹:۴۲
حمیدرضا

این روز‎ها بسیاری از سیاسیون از نقض عهد ایالات متحده آمریکا در عهدنامه برجام، با عنوان درس عبرت یاد می کنند و می گویند "تجربه ای به انبان تجارب ملت ایران اضافه شد که آمریکا قابل اعتماد نیست." شبیه همین سخنان حدود یک دهه قبل هم زده می شد. زمانی که ایران با روی کار آمدن دولت نهم به تعلیق فعالیت های هسته ای خود پایان داد و دلیل این امر را عهدشکنی های طرف غربی عنوان کرد. در آن زمان نیز مسئولین نظام مذاکرات سال های 82 تا 84 را درس عبرتی دانستند که "بدانیم غرب قابل اعتماد نیست". عهدشکنی های آمریکا و غرب محدود به این دو تجربه نیست و ایران در مسائلی دیگر همچون قرارداد 1981 الجزایر نیز بدعهدی آمریکا را تجربه کرده است. به دیگر بیان در طی 4 دهه گذشته ما همواره از مذاکره با غرب درس عبرت گرفته ایم؛ با این وجود هرچند سال یکبار با غربی ها دور یک میز نشسته و مذاکره کرده ایم و تجربه ای جدید به انبان تجارب تاریخی خود افزوده ایم که "غرب قابل اعتماد نیست". به چه دلیل با وجود این همه درس عبرت و تجربه و... ما با کسی که بدعهدی اش بر همه عیان است؛ سر میز مذاکره نشسته ایم؟ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۶ ، ۱۳:۱۷
حمیدرضا
سه شنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۲۱ ب.ظ

دیکتاتور خوب،دیکتاتور بد؟

اصل 154 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود می‎داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه‏‎ی مردم جهان می‎شناسد. بنابراین در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملت‎های دیگر از مبارزه حق‎طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می‏کند.

بسیاری از سیاست‏‏‎های ایران در سال‎های پس‎ از انقلاب با این اصل توجیه شده است. با این حال اگر عملکرد دستگاه رسمی جمهوری اسلامی را با این اصل بسنجیم، به چه نتیجه‎‏ای خواهیم رسید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۶ ، ۱۸:۲۱
حمیدرضا
جمعه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۲۰ ق.ظ

سینما، دعوای ایدئولوژی‎ها یا صنعت رقابتی؟

وجود نگاه‎‏های متفاوت، سلیقه‎های گوناگون و منافع متضاد در هر عرصه‎ای امری طبیعی است. هر شخصی (حتی شخصیت‎‏های حقوقی مانند اصناف، گروه‏‏‎‎‏های اجتماعی و احزاب و...) سلیقه و نگاه و منفعت خویش را دارد و تلاش می‏‎کند در جهت آن‏‎ها گام بردارد. طبیعتا میل انسان بر این است که دیگران را نیز به ایده‎‏ی خود دعوت کرده و آن‎ها را با خود هم سلیقه و هم منفعت کند. وجود چنین تزاحمی در هیچ عرص‎ه‏ای عجیب نیست؛ حتی سینما. طیف‎های مختلف سینمایی با سلیقه‎ها و منافع متفاوتی در فضای فرهنگی کشور نفس می‎کشند و در راستای سلیقه‎ی خود فیلمسازی، نقدنویسی، تاسیس رسانه و... دارند و طبیعتا دوست دارند دیدگاهشان درباره‎ی سینما پرمخاطب‎تر باشد و فیلم‎های مورد علاقه‎شان پررونق‎‏تر گردد. آنچه معمولا چالش‏‎‏برانگیز و مشکل‎‏زاست؛ چگونگی حل این نزاع است. این اختلاف دیدگاه‏‎ها کجا باید حل و فصل شود تا منجر به اصطکاک نگردد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۲۰
حمیدرضا
جمعه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۱۲ ق.ظ

انقلاب اسلامی حزب شد...

فعالان انقلابی، جبهه فرهنگی انقلاب، سینماگران انقلاب، جوانان انقلابی، جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب) و... عناوینی است که یک جناح سیاسی خاص (موسوم به راست قدیم، اصولگرای جدید) از آن‏ها بهره می‏برد. این شرایط بجایی رسیده که گروه مزبور خود را مالک و صاحب امتیاز انقلاب اسلامی مردم ایران در سال 57 می‏دانند. به صراحت دغدغه‏های حزبی و قبیلگی خود را تحت عنوان آرمان‏های انقلاب مطرح کرده و برچسب ضدیت با انقلاب را بر مخالفین سیاسی خود می‏نهند. اعطای عناوینی همچون غرب‏گرا، لیبرال، دست‏نشانده، نفوذی و... به رقبای سیاسی حاصل همین طرز نگاه است. اما؛ این توهم از کجا آمد و چه عوارضی دارد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۱۲
حمیدرضا