آب آتشگون

ساقیا یک جرعه ده زان آب آتشگون که من / در میان پختگان عشق او خامم هنوز

آب آتشگون

ساقیا یک جرعه ده زان آب آتشگون که من / در میان پختگان عشق او خامم هنوز

آب آتشگون

اولا نظر شخصی و برداشت خاص خودم است و بد و خوبش پای خودم.
ثانیا هرگز معتقد نیستم که ((این است و جز این نیست)).
ثالثا حرف اکنون من همین است و شاید فردا تصحیح و تکمیلش کردم.
رابعا به همان اندازه که به "وزوزیست"ها گوشم بدهکار نیست ، چشمم در انتظار صاحب‌نظری است که با انتقاد عیبم را به من بنماید ؛ اگر کسی حرف حسابی داشته باشد ولو آن را با دشنام و اهانت هم بیامیزد با سپاس می‎پذیرم. آنچه را گوش نمی‌دهم فحاشی و دروغ و تهمت خالص یکدست است.
دکتر علی شریعتی، اسلام‎شناسی(درس‎های ارشاد)، پاورقی‌درس اول

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
گونه بندی
پیوندهای همیشگی
شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۲۳ ق.ظ

راز صندوق آبی

یکی از پرسش‎های مطرح در باب‏ مطالعات سیاست ایران برای محققان علوم اجتماعی، مدل رای دهی مردم ایران در انتخابات است. اگر بخواهیم دقیق‏تر سخن بگوییم و تفاوت گروه‏های مختلف اجتماعی در رای‏دهی را نادیده نگرفته باشیم؛ می‏توان این سوال اینگونه مطرح کرد: فارغ از رای‏دهندگان مختلف در انتخابات ریاست جمهوری با ترجیحات سیاسی گونه‏گون، در انتخابات‏ ریاست جمهوری ایران چه ایده‏ها و قطبی می‎تواند از صندوق آبی‎رنگ اخذرای سربلند بیرون بیاید؟

انتخابات ریاست جمهوری در ایران را می‏توان به سه دوره زمانی تقسیم بندی کرد: انتخابات ریاست جمهوری اول و دوم، انتخابات‏های قبل از سال 76 و انتخابات‏های پسا76. با نگاهی اجمالی به دوره‏ی دوم و سوم (انتخابات‏های قبل و بعد از 76) می‏توان ویژگی‏های مشترکی برای آنها یافت.

انتخابات‏های ریاست جمهوری قبل از 76، انتخابات‏هایی یک‏طرفه بودند که رقیب جدی برای تک‏قطب حاضر در آن وجود نداشت. در این سال‏ها انتخابات با میانگین مشارکت حدود 58 درصدی (سه انتخابات زیر 55 درصد) مواجه هستیم. در این سال‏ها معمولا رییس جمهور منتخب با رای بیش از 80 درصد رای‏دهندگان بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زده و یک ویژگی واحد داشته: مدافع وضع سیاسی موجود.

انتخابات‏های پسا76 شکل متفاوتی از انتخابات را در جمهوری اسلامی به نمایش می‏گذارند: انتخابات‏هایی معمولا دوطرفه و حتی چند قطبی که میانگین مشارکت بیش از 72 درصد بوده‏اند. ما در این سال‏ها دو انتخابات با مشارکت بیش از 80 درصد نیز داشته‏ایم که در مقایسه با مشارکت انتخابات ریاست جمهوری در سال‏های پیش از 76 ، چشم‎گیر و تعجب‏برانگیزاند. در این سال‎ها روسای جمهور معمولا با حد نصاب 60 الی 70 درصد رای دهندگان به پاستور راه یافته اند. (البته یک استثنا 50.5 درصدی نیز داشته‏ایم) با نگاهی به منتخبان این انتخابات‏ها، شعارهایشان، رقبایشان و استراتژی‏های اخذ شده در کنار توجه به شرایط هر انتخابات، می‏توان یک ویژگی مشترک را بین این سه منتخب متفاوت (محمد خاتمی، محمود احمدی‏نژاد و حسن روحانی) پیدا کرد: قرار گرفتن در جایگاه منتقد و مخالف وضع سیاسی موجود.

با نگاهی به انتخابات‎های ریاست جمهوری پسا 76 می‏توان دید که رمز کامیابی منتخبان، به چالش کشیدن وضع سیاسی موجود نظام جمهوری اسلامی بوده و در این انتخابات‏ها کسی که در جایگاه دفاع از وضع سیاسی جمهوری اسلامی برآمده یا به جبر شرایط در آن موضع قرار گرفته و یا اینکه از این امر مهم غفلت کرده، بازنده انتخابات بوده است. در انتخابات سال 76 ناطق‏نوری به مثابه‏ی نماینده‏ی رهبری و ادامه‏ دهنده‎ی دولت هاشمی مطرح بود (در آن دوران هاشمی نزدیکترین چهره به نظام و یکی از معماران نظم سیاسی جمهوری اسلامی‏ به حساب می‏آمد). در سال 80 با وجودی که خاتمی چهار سال سکان ریاست جمهوری را بر عهده داشت، اما با ثبت نام اشک‎آلود، گلایه از نهادهای خاص مانع فعالیت دولت، ادعای بحران‏سازی‎های بی‎امان مخالفین و... بازهم در جایگاه مخالف وضع سیاسی موجود قرار گرفت و توانست رای بیشتری نسبت به سال 76 کسب کند. عدم توجه رقبای او به چالش‏های سیاسی امروز ایران نیز خاتمی را در این امر یاری کرد و خاتمی در سال 80 برای بازی کردن نقش مخالف وضع سیاسی موجود، کار راحتی داشت. در سال 84 محمود احمدی‎نژاد با شعار شکستن حصارهای ایجاد شده مدیریتی در تاریخ 25 ساله جمهوری اسلامی پای در میدان رقابت گذاشت و با انگشت گذاشتن بر چالش‏های مهم نظم سیاسی کشور همچون تبعیض و اشرافیت، نماد معماری ساختار سیاسی و اداری جمهوری اسلامی (اکبر هاشمی) را شکست داد. در سال 88 احمدی‎نژاد بار دیگر بر شکستن حصارهای بسته سابق کشور تاکید و خود را خط‎شکن نامید و صحنه را طوری طراحی کرد که موسوی ناخواسته در جایگاه دفاع از عملکرد 24 ساله‏ی نظام جمهوری اسلامی قرار بگیرد. در آن انتخابات موسوی که آمده بود در جایگاه مخالف وضع سیاسی موجود نقش ایفا کند، به همراه خاتمی و هاشمی، سرمنشا شکل‏گیری نظام سیاسی کشور در سال‏های 60 تا 84 معرفی شد که می‏بایست بابت کارنامه‏ی خود پاسخ‏گو باشد! در آن انتخابات احمدی‎نژاد بار دیگر خود را در جایگاه مخالف نظم سیاسی 25 ساله‏ی نظام نشان داد و رقیب خود را به نوعی باعث و بانی آن نظم جلوه داد و توانست رای تاریخی 24.5 میلیونی را در انتخابات 83 درصدی کسب کند. وضعیت در سال 92 نیز به همین‏گونه بود. حسن روحانی با استفاده از وضعیت نامساعد اقتصادی و تنش‏های داخلی و خارجی پسا88 توانست خود را به عنوان تنها منتقد وضع سیاسی موجود نشان دهد. یکی از سیاست‏های اصلی نظام در آن‎ سال‎ها، نزاع با قدرت‎های جهانی از جمله ایالات متحده به بهانه‏ی مسئله‏ی هسته‏ای بود. روحانی با انتقاد شدید از این سیاست و حمله به مجری اصلی آن که از قضا در بین رقبای انتخاباتی نیز حضور داشت؛ توانست بیشترین تمایز را با نظم سیاسی کشور در خود متبلور کند. دفاع شدید رقبا از وضعیت سیاسی موجود و اتکای صرف آنها بر ناکارآمدی اقتصادی بدون توجه به ریشه‏های سیاسی آن، کمک‏کار حسن روحانی در آن انتخابات بود.

با توجه به متن فوق می‏توان گفت که یکی از کارکردهای انتخابات ریاست جمهوری در ایران، اعلام اعتراض مردم به حاکمیت بابت وضعیت و نظم سیاسی موجود است. از همین رو در همه‏ی این انتخابات‏ها گزینه‏ی "نامطلوب" حاکمیت توسط مردم برگزیده شده است(هرچند نامطلوب بودن احمدی‏نژاد کمی دیر برای عموم مردم ظاهر شد)‏. نکته‏ی تاسف‏بار این سال‏ها درگیری روسای جمهور منتخب ملت با حاکمیت سیاسی بوده که به تولد عبارت حاکمیت دوگانه در فضای سیاسی کشور منجر شد. روسای جمهور نیز با ترجیع‎بند آشنای "نمی‏گذارند" بصورت غیر مستقیم ناکامی‏شان در تحقق شعارها را به گردن حاکمیت انداختند. جدا از اینکه ادعای "نمی‏گذارند" از سوی روسای جمهور چقدر قابل قبول است؛ درگیری همیشگی منتخبان ملت با نهادهای حاکمیت که در سال‏های اخیر به نزاع مستقیم با رهبری رسیده (قهر 10 روزه احمدی‏نژاد در اعتراض به تحدید اختیارات رییس جمهور توسط رهبری و نزاع روحانی و رهبری از پشت تریبون‎های رسمی) در بلندمدت به تضعیف سرمایه اجتماعی نظام در اذهان عمومی مردم منجر خواهد شد؛ زیرا آن‏ها نظام را همواره در حال تنش با دولت منتخب خود مشاهده کرده‏اند. جدای از اینکه این مشکل ریشه در کجا دارد، تضعیف سرمایه اجتماعی نظام سیاسی پدیده‏ای است که در بلندمدت به ضرر همه‏ی آحاد ملت تمام خواهد شد.

*بدیهی است که تحلیل فوق به معنای نادیده‏انگاشتن دیگر ابعاد انتخابات ریاست جمهوری در ایران نیست. به دیگر بیان، نوشته فوق نوعی نگاه بود برای توضیح رفتار رای دهنده‎ی نوعی در ایران در انتخابات ریاست جمهوری. بدیهی است که کاریزما، قدرت بیان، شعارها و رقبا در پیروزی و شکست هر نامزد موثراند. شعارهای دیگر هر نامزد از جمله ایده‏های اقتصادی، فرهنگی و... نیز در اقبال نامزدها موثر بوده، اما نمی‏توان انکار کرد که برنامه‏های اقتصادی و فرهنگی هر نامزد نیز با موضع‏گیری او در قبال نظم سیاسی موجود ارتباط دارد.

**با توجه به منطق فوق، چه پیش بینی برای انتخابات امسال می‏توان داشت؟ شاید بتوان گفت انتخاباتی با مشارکت 60 درصدی که رییس جمهور منتخب آن با رای 18 الی 22 میلیونی در پاستور ابقا می‏شود. حسن روحانی در نبود محمود احمدی‏نژاد برای ایفای نقش مخالف نظم سیاسی کشور، کار آسانی در پیش دارد، مخصوصا وقتی رقیبی مانند ابراهیم رئیسی از آسمان برایش نصیب می‏آید.

***متن فوق حاصل تراوش یک ذهن علوم انسانی خوانده درباره‏ی یکی از مصادیق تصمیم‏گیری جمعی ایرانیان است. اینکه این تراوشات چه ترازی از دقت دارند، بحثی مجزاست؛ اما با خوانشی دوباره از متن هر کس می‏فهمد که صاحب این قلم به هیچ اردوگاه سیاسی دلبستگی و علاقه ندارد.

****نتایج جزئی انتخابات‎های ریاست جمهوری ایران (+)


نظرات  (۱)

سلام
عالی حمید جان ، قلمت استوار

دیدگاه شما؟

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">